شعر در مورد زودرنجی ، عکس نوشته و متن زیبا درباره زودرنجی
شعر در مورد زودرنجی
شعر در مورد زودرنجی ، عکس نوشته و متن
زیبا درباره زودرنجی همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل
تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
رنج گوید که گنج آوردم
رنج را باید امتحان کردن
آنک از شیر خون روان کرده ست
شیر داند ز خون روان کردن
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد زودرنجی
مبر تو رنج که روزی به رنج نفزاید
به رنج بردن تو چرخ زی تو نگراید
چو روزگار فرو بست تو از آن مندیش
که آنگهی که بباید گشاد بگشاید
بیشتر بخوانید : شعر در مورد چشم زخم ، چشم بد از حافظ و سعدی و مولانا و شهریار
شعر درباره زودرنجی
گفتم چو خواهی رنج من آن رنج باشد گنج من
من بوهریره آمدم رنج و غمت انبان من
پس دست در انبان کنم خواهنده را سلطان کنم
مر بدر را بدره دهم چون بدر شد مهمان من
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر برای زودرنجی
بگو به جان مسافر ز رنج ها چونی
ز رنج های جهان و ز رنج ما چونی
تو همچو عیسی و اندیشه ها جهودانند
ز مکر و فعل جهودان بگو مرا چونی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در باره زودرنجی
چه پرسی با تن و جانی پر از درد؟
همان دان آتش اندر نی نیفتد
اگر چ افتاد خسرو زو به صد رنج
خدایا، رنج من بر وی نیفتد
شعر با زودرنجی
به نیکی، که پیرایه گنج ماست
غم و رنج مردم، غم و رنج ماست
چو خورشید و ماه تابناکیم ما
که فرزند این آب و خاکیم ما
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درمورد زودرنجی
عالم همه بی رنج حقیری ز غم عشق
ای بی خبر از رنج حقیری چه حقیری میری
چه کند مرد که روزی به همه عمر
سودای بتی به که همه عمر امیری
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر با کلمه زودرنجی
ز رنج اندرون و رنج بیرون
معافش دار یا رب و مسلم
جهان شاد است وز او صد شکر دارد
که عیسی شکرها دارد ز مریم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر با کلمه ی زودرنجی
سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو
ور از این بی خبری رنج مبر هیچ مگو
دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
شعری در مورد زودرنجی
رنج فربه شد برو دیوانه شو
رنج گردد لاغر از دیوانگی
در خراباتی که مجنونان روند
زود بستان ساغر از دیوانگی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعری درباره زودرنجی
هرچه کمتر شود فروغ حیات
رنج را، جانگدازتر بینی
سوی مغرب چو رو کند خورشید
سایه ها را، درازتر بینی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درباره ی زودرنجی
کشیدم رنج بسیاری دریغا
به کام من نشد کاری دریغا
به عالم، در که دیدم باز کردم
ندیدم روی دلداری دریغا
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر کودکانه در مورد زودرنجی
جز خلوت عشق نیست درمان
رنج باریک اندهان را
یا دیدن دوست یا هوایش
دیگر چه کند کسی جهان را
شعر مفهومی در مورد زودرنجی
چاره ساز اهل دل باشد می اندیشه سوز
کو قدح، کو قدح فارغم از رنج از رنج هشیاری کند
دام صیاد از چمن دلخواه تر باشد مرا، دلخواه تر باشد مرا
من نه آن مرغم، من نه آن مرغم که فریاد از گرفتاری کند
Comments
Post a Comment